در بین انواع روشها و سبکهای تحلیل تکنیکال، پیدا کردن نواحی که رفتار قیمت در آن نواحی تغییر مییابد به عنوان یک مسئله و چالش مطرح است. هر یک از روشهای تحلیل تکنیکال بر مبنای رویکرد و تکنیکهای مخصوص به خودش این نواحی را تشخیص میدهد و بر مبنای آن نحوه حرکت قیمت را پیشبینی میکنند. به بیان ساده، منطقه حمایت جایی است که قیمت یک دارایی تمایل به توقف کاهش دارد و منطقه مقاومت جایی است که قیمت تمایل به توقف افزایش دارد. اما معاملهگران قبل از تصمیمگیری معاملاتی بر اساس آن مناطق در نمودار، واقعاً به اطلاعات بیشتری در مورد حمایت و مقاومت فراتر از این تعاریف ساده نیاز دارند.
برای استفاده مؤثر از حمایت و مقاومت، ابتدا باید نحوه حرکت قیمت داراییها را درک کرد، بنابراین میتوانید حمایت و مقاومت را از آن چارچوب تفسیر کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که انواع مختلفی از حمایت و مقاومت وجود دارد، مانند جزئی و ماژور (اصلی). انتظار میرود سطوح جزئی شکسته شوند، در حالی که سطوح قوی به احتمال زیاد باقی میمانند و باعث میشوند قیمت در جهت دیگر حرکت کند.
در مقاله «ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش اول)» به طور خلاصه درباره خطوط روند حمایت و مقاومت توضیح دادیم. در این مقاله جزئیات بیشتری را بیان خواهیم کرد.
نحوه تشخیص سطح حمایت و مقاومت
چند راه برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد. تشخیص این سطوح بسیار آسان است، اما این سطوح میتوانند برای کمک به شما در انتخاب بهترین زمان برای ورود به بازار و همچنین محل خروج و حد ضرر بسیار مفید باشند. برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، معاملهگران میتوانند به موارد زیر نگاه کنند:
1. داده های تاریخی قیمت
مطمئنترین منبع برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، قیمتهای تاریخی است که آنها را برای معاملهگران ارزشمند میکند. نکته کلیدی این است که با الگوهای گذشته آشنا شوید تا بتوانید در صورت ظاهر شدن دوباره، آنها را تشخیص دهید. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که الگوهای گذشته ممکن است تحت شرایط مختلف شکل گرفته باشند، بنابراین آنها همیشه یک شاخص قابل اعتماد نیستند.
2. سطوح حمایت و مقاومت قبلی
میتوانید از سطوح حمایت یا مقاومت قابل توجه قبلی به عنوان نشانگر نقاط ورود و خروج احتمالی و همچنین نشانگر حرکت آینده استفاده کنید. توجه به این نکته مهم است که سطوح حمایت و مقاومت اصلی به ندرت ارقام دقیقی هستند. غیرمعمول است که یک بازار قبل از معکوس شدن، هر چند وقت یکبار دقیقاً به همان قیمت برسد، بنابراین احتمالا مفیدتر است که آنها به عنوان مناطق حمایت یا مقاومت در نظر گرفته شوند.
3. اندیکاتورهای تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک یا خطوط روند میتوانند سطوح حمایت یا مقاومت پویا را ارائه دهند که با پیشرفت نمودار حرکت میکنند. سطوح حمایت و مقاومت برای بازارهای مختلف اغلب بر اساس عوامل مختلفی است، بنابراین توسعه توانایی تشخیص اینکه کدام سطوح بر قیمت بازار تأثیر میگذارند میتواند زمانبر باشد. به همین دلیل، تمرین شناسایی سطوح حمایت یا مقاومت با استفاده از نمودارهای تاریخی بسیار مهم است. علاوه بر اندیکاتورها، سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای قیمتی کلاسیک، الگوهای شمعی، فیبوناچی، امواج الیوت، ایچیموکو، پرایس اکشن و … برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت قابل استفاده است.
سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی
سطوح حمایت و مقاومت جزئی قابل اعتماد نیستند. به عنوان مثال، اگر قیمت روند نزولی داشته باشد، به پایینتر میآید، سپس جهش میکند و دوباره شروع به کاهش میکند. این سطح پایینی را میتوان به عنوان یک منطقه حمایتی جزئی مشخص کرد، زیرا قیمت متوقف شد و از آن سطح جهش کرد. اما از آنجایی که روند نزولی است، احتمالا قیمت در نهایت از آن سطح حمایت جزئی بدون مشکل زیادی سقوط خواهد کرد.
مناطق حمایت یا مقاومت جزئی دیدگاه تحلیلی و فرصتهای معاملاتی بالقوه را ارائه میدهند. به طور مثال در یک روند نزولی اگر قیمت به زیر سطح حمایت جزئی کاهش یابد، میدانیم که روند نزولی همچنان دست نخورده است. اما اگر قیمت متوقف شود و در پایینترین سطح قبلی یا نزدیک به آن جهش کند، ممکن است نشاندهنده پایان روند باشد. اگر قیمت متوقف شود و از پایینترین سطح قبلی جهش کند، در این صورت خطی پایینتر خواهیم داشت، و این نشانهای از تغییر روند احتمالی است.
مناطق اصلی حمایت و مقاومت سطوح قیمتی هستند که اخیرا باعث تغییر روند شدهاند. اگر قیمت روند صعودی داشت و سپس به یک روند نزولی معکوس شود، قیمتی که در آن برگشت صورت گرفت، سطح مقاومت قوی است. جایی که یک روند نزولی به پایان میرسد و یک روند صعودی آغاز میشود، سطح حمایت قوی است.
هنگامی که قیمت به یک منطقه حمایت یا مقاومت اصلی باز میگردد، اغلب برای نشکستن آن و حرکت در جهت دیگر تلاش میکند. به عنوان مثال، اگر قیمت به سطح حمایت قوی سقوط کند، اغلب از آن به سمت بالا حرکت میکند. قیمت ممکن است در نهایت از آن عبور کند، اما معمولا قبل از انجام این کار، چندین بار از سطح خود عقب نشینی میکند.
معامله بر اساس حمایت و مقاومت
برای انجام معامله بر اساس نواحی حمایت و مقاومت، ابتدا باید نواحی به درستی تشخیص داده شوند. اگر نواحی حمایت و مقاومت با چند روش مختلف بدست آید اعتبار بیشتری دارد. نکته بعدی تعیین روند حرکت قیمت است. در روند صعودی باید در نواحی نزدیک به حمایت وارد معامله خرید شد و در نواحی مقاومت و یا از دست رفتن سطوح حمایت مهم وارد معامله فروش شد. در بازارهای رنج و خنثی نیز بهترین استراتژی خرید در نواحی حمایت و فروش در نواحی مقاومت است. در بازارهای نزولی نیز به علت یکطرفه بودن بازار بورس ایران ریسک انجام معاملات خرید بالا است و بهتر است سطوح حمایت اصلی تشخیص داده شود و سپس بعد از اطمینان از تغییر روند نزولی به صعودی وارد معامله خرید شد. فروش نیز در نواحی نزدیک به مقاومت کم ریسک است. اما نکته مهم در همه انواع حالات بازار، رعایت حد ضرر و تنظیم کردن آن در نواحی است که به وضوح نشان دهنده شکست خوردن تحلیل شما از آینده بازار باشد.
در سهم زیر اگر شخصی تمایل داشته باشد با خطوط حمایت و مقاومت خرید و فروش داشته باشد، براساس قلهها و درهها خطوط را رسم کرده و در صورتی که قیمت با خطوط برخورد کرد معامله خود را انجام دهد. برای مثال در صورتی که قیمت با خط حمایت برخورد کرد و نشانههای صعود بود، میتواند خرید انجام دهد و در صورت برخورد با خط مقاومت و نشانههای نزولی شدن، سهم را به فروش برساند.

شکستهای کاذب
یکی از حالاتی که ممکن است در برخورد قیمت با سطوح حمایت و مقاومت رخ دهد، شکست کاذب است. منظور از شکست کاذب، گذشتن قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است به طوری که گمان شود سطح حمایت از دست رفته است و سطح مقاومت شکسته شده است. اما در واقعیت قیمت پس از عبور از سطح حمایت و مقاومت دوباره مجدد به آن برگردد و نشان میدهد که عبور از سطح حمایت و مقاومت معتبر نبوده و قیمت نسبت به این سطوح با کمی تأخیر واکنش نشان داده است.
برای نمونه در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت چندین بار با خط حمایت برخورد کرده است. اما در برههای از زمان خط حمایت را شکست و به زیر آن رفت. اما در نهایت دوباره از خط حمایت عبور کرد و بالای آن قرار گرفت. بنابراین میتوان گفت که شکست روند کامل نشده و کاذب بوده است.

شکست و پولبک
یکی دیگر از حالاتی که ممکن است در واکنش بین سطوح حمایت و مقاومت رخ دهد ساختار شکست و پولبک است. در این ساختار قیمت در جهت روند فعلی خود حرکت میکند و از سطح حمایت و یا مقاومت شناسایی شده بدون این که واکنشی نشان دهد عبور میکند و پس از شکست این سطوح بعد از گذشت زمان کمی مجدد به این سطوح برمیگردد. به این بازگشت قیمت در اصطلاح پولبک گفته میشود. در این مواقع اگر قیمت در روند صعودی بوده باشد و از یک سطح مقاومتی عبور کرده باشد بهترین ناحیه برای انجام معامله درست وقتی است که قیمت دوباره به این سطح مقاومتی برگشته باشد و پولبک را تکمیل کند.
برای نمونه در شکل زیر مشاهده میکنید که سهم طی چند ماه به محدوده مقاومت نزدیک شد ولی نتوانست از آن عبور کند اما پس از گذشتن از مقاومت مجدد به آن بازگشت ولی به صورت پولبک که در نهایت توانست از مقاومت عبور کند. در حالتی که قیمت چندین بار به خط روند حمایت یا مقاومت برخورد کند ولی نتواند از آن عبور کند، آن خط حمایت یا مقاومت بسیار معتبر شده و عبور از آن در آینده سختتر خواهد شد. اما در صورت شکست یک حمایت یا مقاومت معتبر، روند پس از آن شارپتر یا به عبارت دیگر با شیب بیشتر خواهد شد. همان طور که در شکل میبینید، قیمت پس از عبور از مقاومت چند ماهه و پولبک به آن، به سرعت از خط مقاومت دور شده و روند صعودی شارپی را آغاز کرده است.

کلام آخر
در این مقاله سطوح حمایت و مقاومت تعریف شد. فرق بین سطوح اصلی و جزئی مشخص شد و راههای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت نیز بیان شد. انواع حالات ممکن در مورد نحوه رفتار قیمت با این سطوح نیز بررسی شد و نکاتی راجع به معامله با استفاده از این نواحی بیان شد که میتواند در انجام معاملات موفقتر و کمریسکتر کمککننده باشد. در پایان قابل ذکر است که معامله صرفا با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت روش مناسبی نیست و حتما باید سایر جوانب و ابزارها به خصوص وضعیت بنیادی و اخبار مهم صنایع و شرکتهای مهم نیز مد نظر قرار بگیرد.